بستر بیماری

ساخت وبلاگ
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ...آری ...دمت گرم و سرت خوش بادسلامم را تو پاسخ گوی، در بگشایمنم من،میهمان هر شبت،لولی وش مغموممنم من، سنگ تیپا خورده ی رنجورمنم، دشنام پست آفرینش،نغمه ی ناجورنه از رومم،نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگمبیا بگشای در، بگشای، دلتنگممحیای عزیز و بهتر از جانم سلامامید حال جسمی و روحیت خوب باشداز من مپرس که حال و روزی ندارم .انتظار دیدنت که ۲۰ دی ماه وارد یازده سال میشود و همچنان من در حسرت دیدارت مانده ام.و از سوی دیگر بحران مالی که گریبانگیرم شده که روح و روانم را بهم ریختهراستی کی به وعده ات عمل میکنی و می ایی ؟؟؟؟؟کی تمام میشود این سالهای انتظار ؟؟؟؟یازده سال انتظار کم نیستجوانی بود که در شب و روزش رفت و دیگر بر نمیگردد.ای کاش می امدی؟ای کاش حداقل یک پیام خالی از متن برایم میفرستادی؟تا دلم به ان خوش بودبگذریم...........که شب دراز است و قلندر بیدار تو را بخدا میسپارم که خیر الحافظین استو همچنان منتظرت خواهم مانددر به درتم.ر.ت.ض.ی ♥ چهارشنبه ششم دی ۱۴۰۲ ساعت 15:21 توسط مجنون المحیا بستر بیماری...
ما را در سایت بستر بیماری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya3459 بازدید : 28 تاريخ : دوشنبه 11 دی 1402 ساعت: 16:22